احتمالا شما هم با یک پرسش در ذهنتان درگیر شده باشید: چرا توپهای فوتبال در مسابقات جام جهانی در هر دوره نسبت به ادوار قبلی متفاوتند؟ خبرنگاری از بیزنس اینسایدر برای یافتن پاسخ این پرسش به یک متخصص در این زمینه رجوع کرده است. جان اریک گف، استاد فیزیک دانشگاه لینچبرگ و نویسندهی کتاب فیزیک مدال طلا: علم ورزش برای این پرسش ساده، پاسخی دارد. درواقع چنین بهنظر میرسد که برخی از این تغییرات، به بهترین شکل ممکن صورت نگرفته و بهتعبیری، به بهتر شدن وضعیت منجر نشده است. این تغییرات حتی گاهی مشکلات بیشتری را بهوجود آوردهاند.
همهی ما یک تعریف یا تصویر ذهنی از توپ فوتبال معمولی و استاندارد در ذهنمان داریم؛ برپایهی این تصور یک توپفوتبال معمولی بایستی متشکل از مجموعهای از طرحهای سیاه و سفید یکسان و چندگوش باشد؛ اما همانطور که بارها دیدهایم، توپهای جامهای جهانی چنین مشخصهای ندارند و معمولا از طراحیهای متمایز و گاهی عجیبوغریب برخوردار بودهاند.
پیش از ادامهی متن باید روی یک موضوع توافق کنیم؛ همهی ما روی این موضوع اتفاق نظر داریم که توپ فوتبال در هر صورتی و با هر روشی که طراحی شده باشد، بایستی تا حد ممکن کروی باشد. جان اریک گف میگوید:
در ادوار گذشته و سالهای نسبتا دور، ما توپهایی داشتیم که به شکل باکیبال [اشکال کروی مغناطیسی]، یا به شکل مرکز Epcot، یا بهصورت مجموعهای ۲۰ تایی از شش ضلعیها، یا مجموعهی ۱۲ تایی از پنجضلعیها بودند. این اشکال دارای تقریب بسیار خوبی برای یک کره بودند. اما پس از جام جهانی ۲۰۰۶ آلمان، راههای خلاقانهای برای ایجاد کره به وجود آمدند.
تکنولوژی جدید شرکت آدیداس را قادر میکند که روند طراحی توپ با تکههای مجزای کمتری را آغاز کند. رابطه و سازوکار کلی ماجرا نسبتا ساده است: یک کره با تکههای کمتر، بهمنزلهی پیوندها و بافتهای کمتر و همچنین سطحی نرمتر است. بهگفتهی جان اریک گف:
اگر سطح توپ بیش از حد صاف باشد، مقاومت هوا افزایش مییابد؛ مانند آنچه که در ضربه زدن به توپ فوتبال ساحلی میبینیم.
و این دقیقا همان چیزی است که درمورد توپ تیمگایست جام جهانی ۲۰۰۶ اتفاق افتاد. بازیکنان در آن تورنومنت شکایتهایی داشتند از اینکه توپ به محل مورد نظرشان بهخوبی نمیرسد. از همین رو آدیداس در سال ۲۰۱۰ با اضافه کردن برخی تکههای بیشتر به توپ جام جهانی در پی حل مشکل برآمد. اما آیا بهبودهای اعمالشده از سوی آدیداس برای توپ جام جهانی آفریقای جنوبی که با نام جابولانی شناخته میشد، کافی بودند؟ جان اریک گف در این مورد معتقد است:
جابولانی یک شکست ناخوشایند بود؛ زیرا بهاندازهی کافی زبر نبود. احتمالا متوجه شدهاید که در آن مسابقات، وقتی توپ با سرعتهای مشخصی شوت میشد، در میانهی مسیر بهطور قابل توجهی از سرعتش کاسته شده و ارتفاعش هم کاهش مییافت.
تعریف ما در اینجا از واژهی زبر، مفهومی مکانیکی است که در مقابل واژهی صاف بهکار برده میشود. در تماس بین دو سطح، هر چه سطوح صافتر و دارای زبری کمتری باشند، مقدار اصطکاک و مالش بهوجود آمده کمتر میشود.
تکههای بدنهی توپ باز هم کمتر شدند و توپ جام جهانی سال ۲۰۱۴ کمترین شمار تکههای مجزا را در بخش رویی خود دارا بود؛ اما آدیداس این بار اشتباه سال ۲۰۰۶ را مرتکب نشد و اصلاحات و بهینهسازیهایی را صورت داد. جان اریک گف درمورد توپ جام ۲۰۱۴ با نام برازوکا میگوید:
با وجود داشتن دو تکهی کمتر، طول کل بافتهای پیرامون توپ بهمیزان ۶۸ درصد طولانیتر از مقدار مشابه خود برای جابولانی بود.
با انجام این تغییرات، برازوکا در قیاس با جابولانی از زبری قابل قبول و مناسبی برخوردار بود و مسافت طیشدهی آن در شوتهایی مشخص نیز در قیاس با سال ۲۰۱۰ افزایش یافته بود. این برتری تا سال ۲۰۱۸ و جام جهانی روسیه پابرجا ماند. جان اریک گف پیرامون توپ جام جهانی فعلی روسیه که در حال برگزاری است میگوید:
طول بافتهای میان تکههای رویهمرفته به میزان ۳۰ درصد نسبت به برازوکا بیشتر است؛ از همین رو این احتمال یا خطر وجود دارد که این بار توپ بیش از اندازه زبر باشد.
آدیداس با کاهش دادن عمق این بافتها، اثرات ناشی از زبری بیش از حد را به کمترین میزان ممکن رسانده است. مطالعهای به سرپرستی گف در این زمینه نیز نشان داد که تلاستار (نام رسمی توپ جام جهانی ۲۰۱۸ روسیه) عملکردی شبیه به برازوکا دارد. اما هنوز هم نیروی درگ آن اندکی بالا است و در ضربات سریع، بیشترین مسیر ممکن را طی نمیکند.
صرف نظر از همهی اینها، بیشتر ما شاید این پرسش را مطرح کنیم: اگر هدف این است که توپی شبیه به تمام آن توپهایی تولید کنیم که ورزشکاران حرفهای برای سالها با آنها تمرین میکنند، پس چرا باید توپهای جام جهانی تا این حد دستخوش تغییر شوند؟ آنطور که از شواهد امر بر میآید، این موضوع اساسا با بازیکنان یا حتی با خود بازیها ارتباطی ندارد. جان اریک گف در این مورد میگوید:
برای هر جام جهانی یک توپ جدید ساخته و معرفی شده و من فکر میکنم دلیل اصلی برای این کار، پول است.
توپ جام جهانی ۲۰۱۸ بیش از ۱۰۰ دلار قیمت دارد و بهتعبیر گف، این توپها از قفسههای فروشگاهها پرواز میکنند! با در نظر داشتن اینکه ما با مبلغ تقریبی ۲۰ دلار میتوانیم یک توپ فوتبال معمولی و استاندارد خریداری کنیم، پی خواهیم برد که ساخت و رونمایی از توپهای جام جهانی واقعا سرمایهگذاری قابل توجهی برای شرکتهای درگیر تلقی میشود.
جان اریک گف در انتها نظر باطنی خود پیرامون تجارت توپهای جام جهانی رو چنین بیان میکند:
فناوریهای مورد استفاده برای ساخت این توپها بسیار بیشتر از آن مقداری است که برای ساخت توپهای دوران کودکی ما بهکار رفته است. تکههایی که روی این توپها قرار دارند، از نظر گرمایی به هم پیوند داده میشوند و این کار مانع نفوذ آب در جسم توپ و سنگینتر شدن آن میشود.
همهی این ویژگیها خوب و قابل اعتنا هستند؛ اما آیا ارزش این میزان از سروصدا و قیمتگذاری را دارند؟ پاسخ را به سلیقه و نگرش هر خوانندهای واگذار میکنیم.
.: Weblog Themes By Pichak :.